پرسپکتیو؛ رنسانسِ طراحیصحنه
مصطفا مرادیان؛
(عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، دانشکدگان هنرهای زیبا)
قرون وسطا با تمام تنگنظریهای فرهنگیاش بهتدریج اعتبار خود را از دست داد و این فروپاشی نتیجهی تحولی بنیادین در نگرش انسانها در عصر روشنگری بود. در این دوره، انسان دیگر به جهانی فراسوی طبیعت نمیاندیشید، بلکه نیازها و افکار خود را به جهانی زمینی و محسوس معطوف ساخت؛ از یکسو برای رهایی از سلطهی کلیسا، و از سوی دیگر برای انتخاب جهانی ملموستر برای زیستن. این دگرگونی اندیشگانی که در میانهی قرون وسطا آغاز شد، موجب رجعتی به گذشتهای دور شد که در آن انسان جایگاهی محوری داشت. چنانکه رنسانس، دورهی کلاسیک باستانی را اوج آفرینش بشری دانست؛ همان دورهای که با انهدام امپراتوری روم پایان یافته بود (حقیر، ۱۳۹۵: ۱۵۹).
مطالعهی دوبارهی متون یونان باستان در رنسانس، انسان را بهمثابه موجودی زمینی معرفی کرد. این نگرش، در تعامل با ادبیات کلاسیک و قهرمانان آن، بستر ظهور اومانیسم یا انسانگرایی را فراهم ساخت. «انسانگرایان، رنسانس را نماد آزادی فردی و اجتماعی در شناخت جهانی پیچیده میدانستند و آن را پایان شب تار قرون وسطا تلقی میکردند» (شهمیری، ۱۳۹۴: ۸۹). بازگشت به گذشتهای که انسان در آن مرکز توجه بود، هنرمندان و روشنفکران را بر آن داشت تا متون و آثار مهجور را بازخوانی و منتشر کنند. یکی از مهمترین این آثار، کتاب دهگانهی معماری نوشتهی ویتروویوس، معمار رومی، بود.
ویتروویوس در این اثر، تصویری دقیق از معماری، بهویژه معماری تئاتر ارائه میدهد و بر اهمیت ریاضیات و هندسه نزد یونانیان و رومیان تأکید میکند. این بازخوانی، انسانِ رنسانس را با میراثی فراموششده مواجه میساخت و زمینه را برای رشد پرسپکتیو نوین فراهم میکرد. شناخت و تبیین اصول پرسپکتیو، نهتنها هنر قرون وسطا را بازنگری کرد، بلکه معماری و طراحی صحنه را نیز دگرگون ساخت.
پرسپکتیو در رنسانس، صرفاً ابزار رسم فنی نبود، بلکه به جریانی تاریخی بدل شد که در بستر فلسفه، سیاست و اجتماع معنا یافت. اگرچه بررسی کامل عوامل مؤثر در شکلگیری آن نیازمند پژوهشی مستقل است، در اینجا به تأثیر آن بر طراحی صحنه بسنده میکنیم.
پرسپکتیو محصول گذار از هنر گوتیک به هنر رنسانس است. هنر گوتیک، برخاسته از جهانبینی ماورایی قرون وسطا، بازنمایی اغراقآمیزی از موضوعات ارائه میداد. در مقابل، هنرمند رنسانسی، طبیعت و جهان پیرامون را همانگونه که ادراک میکرد، به تصویر میکشید. این نگاه، برخاسته از اومانیسم بود که به چشم ناظر و تجربهی زیستهی او اصالت میداد.
معماری گوتیک در پی ستایش آسمان بود، حال آنکه معماری رنسانس برای انسان طراحی میشد؛ درها، پنجرهها، و تزئینات همه بر مبنای خطوط دید انسانی جای میگرفتند. در این نگرش، دین به تجربهای فردی تبدیل شد و زیباییهای طبیعی جایگاه والاتری یافتند. جنبش پروتستانی و اصلاح دینی، کشف سرزمینهای جدید، و رشد اقتصادی، همگی به تقویت این تحول کمک کردند.
انسان رنسانسی دیگر در پی تمایز طبقاتی نبود، بلکه به واسطهی استعدادش میتوانست پیشرفت کند. در هنر، موضوعات روزمره، مردم عادی، و اشیای پیشپاافتاده به موضوعات اصلی تبدیل شدند. به تعبیر وودفورد، نقاشی مانند پئیرائیکوس بهقدری از زندگی روزمره نقاشی کرد که «نقاش خرت و پرت» لقب گرفت (وودفورد، ۱۳۸۶: ۸۰). این بازنمایی واقعگرایانه در سایر هنرها نیز نمود یافت: در نقاشی، مجسمهسازی، ادبیات نمایشی و البته طراحی صحنه.
در معماری، پنجرهها چنان طراحی شدند که انسان بتواند بیرون را ببیند. در ادبیات، وحدت زمان و مکان بازتاب همین نگاه بود، و در نقاشی توجه به جزئیات به نشانهای از اومانیسم بدل شد. در نقاشی «مدرسهی آتن» اثر رافائل، فیلسوفان و ریاضیدانان همتراز با هنرمندان تصویر شدهاند، نشان از وحدت دانش نظری و عملی (حقیر، ۱۳۹۵: ۱۷۰-۱۶۹).
این دیدگاه پرسپکتیو را از ابزاری صرف به امکانی برای بازنمایی انسانی بدل کرد. در طراحی صحنه، پرسپکتیو نهتنها بر شکل اجرا، بلکه بر جایگاه ناظر نیز تأثیر نهاد. هنرمند، جهان را از منظر «فرد ناظر» بازآفرینی میکرد. گی لکرک، پژوهشگر تئاتر، کشف پرسپکتیو را «بزرگترین ابتکار قرن» میداند که برای نخستین بار، امکان القای عمق در دکور را فراهم کرد (لکرک، ۱۳۸۱: ۹۳).
با اینحال، اختلاف نظرهایی در خصوص منشأ پرسپکتیو وجود دارد. برخی آن را از آنِ باستان میدانند و برخی محصول رنسانس. برای نمونه، براکت نقل میکند که کلادیوس پالچر در سال ۹۹ ق.م. صحنهای چنان واقعگرا طراحی کرد که کلاغها فریب تصویر بام را خوردند (براکت، ۱۳۹۷: ۳۲). اما پانوفسکی و فروتن تصریح میکنند که پرسپکتیوی دقیق، مبتنی بر اصول هندسی، تنها در رنسانس شکل گرفت.
براکت تأکید میکند تفاوت سرنوشتساز میان طراحی صحنه در رنسانس و قرون وسطا، در پرسپکتیو ریاضیوار آن است که نیازمند محاسبه و اندازهگیری دقیق بود (براکت، ۱۳۹۷: ۹۸). بنابراین، اگرچه ریشههای پرسپکتیو در یونان و روم وجود داشت، در رنسانس بهعنوان دانشی نظاممند و قابل تکرار تثبیت شد.
یکی از نمونههای مهم، تئاتر کاخ پالازا پورتو در ویچنزا است که با بهرهگیری از اصول پرسپکتیو و توصیههای ویتروویوس ساخته شد. در این تئاتر، درهای انتهایی صحنه به قابهایی بدل شدند که عمقنمایی کاذب را تقویت میکردند. این بنا، نمونهای آغازین از تلفیق معماری با نگرش اومانیستی به صحنهی تئاتر است.
در پی آن، صحنههای تئاتر متحول شدند: از کف شیبدار گرفته تا راهروهای انتهایی، همه با هدف ایجاد عمق بصری طراحی شدند. جایگاه تماشاگر نیز تغییر کرد تا خطوط دید با منطق پرسپکتیو همراستا باشد. صحنههای شطرنجی، راهروهای انتهایی، و قابهای دید، همه جزئی از تحولی عمیق در طراحی صحنه بودند.
پرسپکتیو نهتنها ابزار فنی، بلکه راهی برای تجربهی جهان بود. قاب صحنه به عنصری مفهومی تبدیل شد که جهان را از نگاه انسان، در قابی انتخابشده، ارائه میکرد. در نتیجه، پرسپکتیو به نقطهی تلاقی هنر، دانش، و تجربهی انسانی بدل شد.
صحنهی پروسنیوم یا قابعکسی، که ریشه در یونان دارد، در رنسانس احیا شد و به نوع غالب سالنهای تئاتر در سدههای بعدی بدل گشت. ریتا کوگلرکارور، این نوع صحنه را «بارزترین نمونهی سالنهای امروزی» میداند که با فاصله گرفتن از دیوار انتهایی صحنه، تماشاگر را در مقابل قابی انسانی قرار میداد (کوگلرکارور، ۲۰۱۷: ۱۶).
در نهایت، استفاده از پرسپکتیو در صحنه، نتیجهی ترکیب اندیشهی اومانیستی با دانش هندسه بود؛ ترکیبی که صحنهی تئاتر را متحول ساخت. بدین ترتیب، رنسانس را میتوان آغازگاه دوران مدرن در طراحی صحنه دانست؛ دورهای که در آن، طراح صحنه به هنرمندی مستقل بدل شد و پرسپکتیو به ابزار اصلی بازنمایی واقعیت.
منابع:
- شمهیری، امین. (۱۳۹۴). امکانات صحنه. (چاپ دوم). تهران: نشر نی.
- وودفورد، سوزان. (۱۳۸۶). تاریخ هنر یونان و روم، ترجمهی حسن افشار. تهران: نشر مرکز.
- پانوفسکی، اروین. (۱۳۹۹). معماری گوتیک و فلسفهی مدرسی. (چاپ دوم). تهران: نشر چشمه.
- براکت، اسکار. (۱۳۹۷). تاریخ طراحی صحنه. (دورهی دو جلدی، چاپ اول: ترجمهی پیام فروتن). تهران: فرگام.
A Source Book in Theatrical History. A. M. Nagler. Dover Publication. 1952.
Illustrated Theatre Production Guide. Second Edition Holloway John. Focal Press. 2010.
International Futurism in Arts and Literature. Günter Berghaus. Published by De Gruyter ۲۰۰۰.
Lee Allen, Kevin. Theatrical design An introduction, published by Routledge, 2017.
Oxford Advanced Learner’s Dictionry of Current English. (8th edition). London: Oxford University Press. 2010.
Theatres an illustrated history. Simon Tidworth. Pall Mall Press. 1973.
برای مشاهده هر اثر روی آن کلیک کنید
دیدگاه
نظر بدهید